امروز در رابطه با
تکینگی نزدیک است (The Singularity Is Near) اثر ری کُرزویل (Ray Kurzweil)
خلاصه ای از 10 ایده کلیدی این کتاب صحبت می کنیم.
ایده کلیدی اول:
تکامل در حال سرعت گرفتن است. هر پیشرفت جدید بر پایهی پیشرفتهای قبلی ساخته میشود و سریعتر از قبل پیش میرود.
به این فکر کنید که اجداد شما در طول عمرشان چه تعداد تغییرات تکنولوژیکی عمده را شاهد بودهاند. حالا، به تغییراتی که فقط در ۱۵ سال گذشته دیدهاید فکر کنید.
شگفتانگیز است که فناوری در مدت زمان کوتاهی اینقدر پیشرفت کرده، درست است؟
مشهود است که با گذر زمان، تغییرات به سرعت بیشتری اتفاق میافتند. تاریخ به ما نشان میدهد که نرخ تغییرات بهطور تصاعدی در حال افزایش است.
حدود ۳.۸ میلیارد سال پیش، زندگی تکسلولی روی زمین به آرامی تکامل یافت. ظهور موجودات چندسلولی حدود ۲ میلیارد سال طول کشید.
با این حال، به تدریج فرآیند تکامل شتاب گرفت. به عنوان مثال، تنها ۲۰۰ میلیون سال بین ظهور نخستین پستانداران و تکامل هومو ساپینس (انسانهای مدرن) فاصله بود.
اگر بخواهید نموداری از تحولات تکاملی عمده بر روی زمین ترسیم کنید، میبینید که تکامل واقعاً با گذر زمان سرعت بیشتری میگیرد. همین موضوع درباره نرخ تکامل فناوری نیز صادق است.
توسعه فناوری نیز در حال تسریع است. حدود ۵۰,۰۰۰ سال پیش، کشفیات مانند آتشسازی بسیار نادر بودند و هر هزار سال یکبار اتفاق میافتادند. این نرخ را با امروز مقایسه کنید، جایی که ذکر تجهیزات و دستاوردهای تنها سال گذشته به چالشی تبدیل شده است.
مهم این است که بازدهی این فرآیند تسریعشده تکامل نیز در حال افزایش است.
به عنوان مثال، سرعت رایانهها از نظر هزینه به ازای هر واحد، هر سه سال یکبار بین سالهای ۱۹۱۰ و ۱۹۵۰ دو برابر میشد، سپس هر دو سال یکبار بین ۱۹۵۰ و ۱۹۶۶ دو برابر شد؛ امروزه این سرعت هر سال دو برابر میشود.
این توسعه تصاعدی در فناوری به عنوان «قانون بازدههای تسریعشده» شناخته میشود.
میدانیم که بزرگترین موفقیتها در هر مرحله از توسعه به شکلگیری مرحله بعدی کمک میکنند. به عنوان مثال، تکامل بیولوژیکی به ظهور هومو ساپینس (انسانهای مدرن) منجر شد؛ سپس انسانها فناوری را اختراع کردند و بهترین فناوریها برای توسعه فناوریهای بهترتر به کار گرفته شدند.
بنابراین، در نهایت، رایانههای فوقهوشمند قادر خواهند بود که فناوریهای برتری را خود طراحی کنند و با این کار، سرعت تکامل فناوری را بیشتر تسریع کنند.
ایده کلیدی دوم:
رایانهها در حال انجام پیشرفتهای چشمگیری در سرعت و قدرت پردازش هستند. محاسبات DNA نزدیک است.
رایانهها به سرعت در حال تکامل هستند، به ویژه با بهبود عملکرد اجزای سیلیکونی که هر روز کوچکتر میشوند. اما حتی سیلیکون نیز محدودیتهایی دارد.
اجزای بسیار نازک سیلیکونی برق را نشت میدهند و تراشههای با سیمکشی متراکم داغ میشوند که موجب کاهش کارایی میشود. برای مقابله با این مشکلات، فناوریهای جدیدی در حال حاضر در حال توسعه هستند.
ایده کلیدی سوم:
در چند دهه آینده، رایانهها خواهند آموخت که هر چیزی را که انسانها میتوانند انجام دهند، بهتر انجام دهند.
درست است که رایانهها میتوانند سریع و کارآمد عمل کنند، اما اکثر ما احتمالاً رایانه را به عنوان موجودی با هوش نمیبینیم. رایانهها فاقد بینش، هوش اجتماعی و آگاهی هستند.
اما این همیشه اینطور نخواهد بود و ممکن است زودتر از آنچه که فکر میکنید تغییر کند. دانشمندان رایانه در حال حاضر در حال بررسی روشهایی برای تقلید ویژگیهایی هستند که انسانها را منحصر به فرد میسازد.
ایده کلیدی چهارم:
نانوباتها پزشکان جدید خواهند بود. آنها در درون بدن ما گشتزنی کرده و بیماریها را درمان و آسیبها را ترمیم خواهند کرد.
در طول قرنها، جامعه پزشکی دستاوردهای قابل توجهی در درمان بیماریهایی که زمانی غیرقابل درمان به نظر میرسیدند، داشته است. با این حال، انسانها هنوز در برابر بسیاری از بیماریهای کشنده و مشکلات دیگر آسیبپذیر هستند.
خبر خوب این است که پیشرفتها در زمینه رباتیک و نانو فناوری در چند دهه آینده به مردم کمک خواهند کرد تا در برابر مشکلات جسمی مقاومت کنند و حتی بر آنها غلبه کنند.
ایده کلیدی پنجم:
بیماریهای ژنتیکی به مسألهای از گذشته تبدیل خواهند شد. درمانهای ژنی برای ترمیم آسیبها به امری عادی تبدیل خواهند شد.
با اینکه درمانهای ژنی سالهاست که مورد بحث قرار گرفتهاند، هنوز تمایل داریم به DNA خود به عنوان یک بنیاد ثابت از آنچه که هستیم نگاه کنیم، چیزی که به راحتی تغییر نمیکند و حتی ممکن است اصلاً تغییر نکند.
اما در حال کشف این هستیم که وضعیت به این شکل نیست. به زودی، درمانهای ژنی به یک مداخله رایج تبدیل خواهند شد. یکی از روشها استفاده از ویروسهای ساده برای انتقال ژنها به سلولهای انسانی خواهد بود.
ایده کلیدی ششم:
دیگر خبری از ارگانهای اهدایی و جراحیهای پرخطر نخواهد بود. در آینده، ما ارگانهای خود را از سلولهای خودمان رشد خواهیم داد.
هر روز در ایالات متحده تنها، ۲۱ نفر به دلیل عدم دسترسی به ارگانهای اهدایی جان خود را از دست میدهند (آمار سال 2020).
در آینده نزدیک، خوشبختانه این وضعیت دیگر وجود نخواهد داشت. ما قادر خواهیم بود ارگانهایی را که برای نجات زندگیها نیاز داریم، کلون کنیم. کلونینگ درمانی پتانسیل عظیمی برای بهبود چشمگیر پزشکی پیوند دارد.
ایده کلیدی هفتم:
آمادهاید که به یک انسان بیونیک تبدیل شوید؟ یا شاید چیزی در میان این دو؟ انتخاب با شماست.
ایمپلنتهای شبکیه، ضربانسازها، ایمپلنتهای کاوشی. شاید به نظر برسد که اینها از داستانهای علمی-تخیلی هستند، اما ما در حال حاضر در مسیر تبدیل شدن به سایبورگها (انسانهای سایبرنتیک) هستیم.
امروزه بسیاری از مردم به سمعکها یا لنزهای کاشتنی برای چشم توجهی نمیکنند. اما این تغییرات کوچک تنها آغاز کار هستند. حدود سال ۲۰۳۰، بدن شما بیشتر از آنچه که بیولوژیکی است، غیر بیولوژیکی خواهد بود.
ایده کلیدی هشتم:
هوش مصنوعی و هوش انسانی با هم ادغام خواهند شد و انسانها به سطحی از هوش فوقالعاده دست خواهند یافت.
با بهبودهای مداوم در رابطهای مغز و رایانه، مرزهای بین هوش مصنوعی (AI) و هوش انسانی شروع به محو شدن خواهد کرد.
چه بخواهید مغز خود را با یک تراشه حافظه تقویت کنید، به واقعیت شبیهسازی شدهای مانند ماتریکس متصل شوید یا با استفاده از تنها افکارتان خودرو را هدایت کنید، به یک رابط مغز و رایانه قدرتمند نیاز خواهید داشت.
ایده کلیدی نهم:
حدود سال ۲۰۴۵، جهان به قدری تغییر خواهد کرد که قابل شناسایی نخواهد بود. تکینگی به وقوع پیوسته است.
آیندهای که درباره آن صحبت کردیم ممکن است عجیب یا ترسناک به نظر برسد، اما همچنین شگفتانگیز است. فقط تصور کنید که نانوباتها در خون و مغز شما در حال حرکت هستند! هرچند که هنوز به واقعیت نپیوستهاند، اما چنین مفاهیمی همچنان بر پایه آنچه که میدانیم و میتوانیم درک کنیم، استوارند.
اما حدود سال ۲۰۴۵، جهان تجربهی «تکینگی» را خواهد داشت. از آن زمان به بعد، اوضاع واقعاً عجیب خواهد شد.
ایده کلیدی آخر:
آیندهای که توسط رباتهای خودآگاه اداره میشود، ایدهآل نیست. نانوباتها ممکن است دچار نقص شوند و در نتیجه، آشوبهایی روی زمین ایجاد کنند.
آیا پیشبینی تکینگی شما را نگران یا حتی ترسانده است؟
این نکات تنها بخشی از این کتاب بودند، و سپاس برای زمانی که در اختیار ما قرار دادید.
on تکینگی نزدیک است