امروز در رابطه با
کار آهسته اثر کال نیوپورت
خلاصه ای از 5 ایده کلیدی این کتاب صحبت می کنیم.
ایده کلیدی اول:
بهرهوری مشکلساز است.
در تلاش بیوقفه برای بهرهوری، فرهنگ مدرن ما در دامی افتاده است، دامی که منجر به فرسودگی شغلی در بین کارگران دانشبنیان میشود و نوآوری واقعی را سرکوب میکند. اما اگر مشکل، خود بهرهوری نباشد بلکه درک و کاربرد نادرست ما از آن باشد چه؟
وارد مفهوم “بهرهوری آهسته” شوید، پادزهری برای سرعت جنونآمیز فرهنگ کاری فعلی ما. این مفهوم درباره انجام کارهای کمتر، کار کردن با سرعتی آهستهتر و اولویت دادن به کیفیت به جای کمیت است. بهطور خلاصه، این یک دعوت به بازنگری کامل در رویکرد ما به کار است.
برای درک چگونگی گرفتار شدن در این باتلاق بهرهوری، ابتدا باید با باورهای مخربی که ما را به اینجا رساندهاند، مواجه شویم. ما به گونهای تربیت شدهایم که باور کنیم “کار خوب” نیاز به افزایش مشغولیت دارد – اینکه ایمیلهای بیشتر، وظایف بیشتر و جلسات بیشتر بهنوعی برابر با نتایج بهتر هستند. این ذهنیت نادرست باعث شده است که ما به جای بهرهوری واقعی، به نمایش دادن مشغولیت اهمیت بیشتری بدهیم و چیزی که میتوان آن را بهرهوری کاذب نامید، به وجود آوردهایم.
اما “کار” در بخش دانشبنیان دقیقاً چیست؟ برخلاف صنایع سنتی با خروجیهای ملموس، کار دانشبنیان بهراحتی قابل اندازهگیری نیست. مدیران در نظارت و مدیریت کارکنان با مشکل مواجهاند و خود کارکنان نیز در تعریف نقش و سهم خود دچار سردرگمی میشوند. در غیاب معیارهای واضح، ما بهطور پیشفرض به فعالیتهای قابل مشاهده ارزش بیشتری میدهیم تا خروجی واقعی. این مشکل با گسترش فناوریهای ارتباطی مانند زوم و اسلک تشدید شده است و مرز بین کار و زندگی شخصی را محو کرده است.
در نتیجه، کارگران دانشبنیان آمریکایی در میان پراسترسترین افراد در سطح جهانی قرار دارند، گرفتار در چرخه معیوب مشغولیت که فضای کمی برای بهرهوری واقعی باقی میگذارد. یک نظرسنجی اخیر مککینزی نشان داد که تعداد زیادی از کارگران دانشبنیان گزارش دادهاند که تقریباً همیشه احساس فرسودگی میکنند. آنها تحت فشار تقاضاهای بهرهوری کاذب قرار دارند و در میان هجوم مداوم ایمیلها و جلسات، قادر به اولویتبندی وظایف خود نیستند.
اما نیازی نیست که اینگونه باشد. بهرهوری آهسته مسیری پیش رو ارائه میدهد، مسیری که به جای سرعت، به نیت و هدف اهمیت میدهد و عمق را به پهنا ترجیح میدهد. این رویکرد به معنای بازپسگیری زمان و انرژی ماست، تمرکز بر آنچه واقعاً مهم است به جای گرفتار شدن در تلاش بیپایان برای بهرهوری به خاطر خود بهرهوری.
پس، در حالی که در این نقطه عطف قرار داریم، بیایید آیندهای متفاوت را بازتصور کنیم، آیندهای که در آن کار فقط به معنای انجام کارها نیست، بلکه به معنای انجام خوب آنهاست. بیایید موفقیت در اقتصاد دانشبنیان را بازتعریف کنیم و از سلطه مشغولیت به سمت رویکردی معنادارتر و پایدارتر به کار حرکت کنیم. به هر حال، بهرهوری واقعی در مورد میزان کارهایی که انجام میدهیم نیست، بلکه در مورد کیفیت انجام آنهاست.
ایده کلیدی دوم:
آهستگی، جایگزینهای جذاب و آزموده شدهای برای فرهنگ فرسودگی ارائه میدهد.
در سال 1986، مکدونالدز تصمیم گرفت در رم یک رستوران بزرگ در پای پلههای اسپانیایی افتتاح کند که ظرفیت 450 نفر را داشت. این حرکت نگرانیهایی را در میان ایتالیاییها برانگیخت که ترس داشتند سبک زندگی محبوبشان تحت تأثیر آمریکاییسازی قرار گیرد. در پاسخ به این موضوع، کارلو پترینی، فعال و روزنامهنگار ایتالیایی، کمپینی را راهاندازی کرد که به عنوان کمپین “غذای آهسته” شناخته شد.
پیام پترینی واضح بود: سریع بودن همیشه بهتر نیست، به ویژه زمانی که به غذا میآید. جنبش غذای آهسته، تأکید میکند بر دقت و آرامش به جای سرعت، انتخاب دقیق مواد اولیه با کیفیت، آمادهسازی دقیق برای تقویت طعمها و عطرها، و لذتبردن آرام از وعدههای غذایی که به اشتراک گذاشته میشوند در میز غذا.
ایده کلیدی سوم:
برای انجام بیشتر، ابتدا با کمتر انجام دادن شروع کنید.
سنگ بنای بهرهوری آهسته در هنر انجام کارهای کمتر، اما بهتر انجام دادن قرار دارد. برای مثال، جین آستین که به خاطر آثار فراوانی مانند روم و تعصب و اما در طی پنج سال کوتاه قبل از درگذشت زودرس خود در سن حدود 40 سالگی، شهرت دارد، ممکن است به نظر نرسد که نماد بهرهوری آهسته باشد. با این حال، مطالعه دقیقتر رفتارهای کاری او نشان میدهد که او از یک رویکرد مرتب و با تأکید بر کیفیت برای گذاشتن پایههای ارث ادبی چشمگیر خود استفاده میکرد.
جین آستین به عنوان یک نویسنده جوان و خواستهمند، با اشتیاق به صدور آثار خود میپرداخت و لحظاتی از روزمره خود را برای نوشتن و به اشتراک گذاری داستانهایش با خانوادهاش به کار میبرد. با این حال، در سن بزرگی، پیچیدگیهای زندگی مانند مهاجرتهای مکرر و بیماریهای خانوادگی، او را از اختصاص کامل به تلاشهای نویسندگی منع میکرد. او خود را مییافت که ایدهها را به شکل افتراقهای پراکندهای یادداشت میکرد، اما در میان آشوب وضعیت اطراف، نتوانست پروژههای خود را به پایان برساند. این تا زمانی بود که خانوادهاش در روستای آرام چاوتون استراحت کردند، پس از درگذشت پدرش، که جین صلح و آرامشی پیدا کرد که برای تمرکز بر نوشتن نیاز داشت. آزاد از حواسپرتیها، او سالها مشاهدات و تفکرات خود را به مجموعه ای از شاهکارهای ادبی تبدیل کرد که بر ادب انگلیسی برای نسلها تأثیرگذار بود.
ایده کلیدی چهارم:
پیشرفتها زمان میبرند.
سرعت محیط کار مدرن احتمالاً باعث حیرت میشود برای ذهنهای بزرگ تاریخی مانند کوپرنیکوس، نیوتن، و کوری. کارگران دانشبنیان امروزی در یک چرخه بیوقفه از مشغولیت گرفتار هستند، که مدیران و مشتریان به طور مداوم پیشرفت آنها را مورد بررسی و نظارت قرار میدهند. ترک از کار کردن کمیاب است و معمولاً سرگرمیهای فراغت به تعهدات کاری دست میدهند.
با این حال، زمانبندی زندگی این دانشمندان بزرگ را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، کوپرنیکوس تقریباً پانزده سال صرف بهبود ایدههای خود درباره حرکت سیارات کرد قبل از آنکه آنها را با جهان به اشتراک بگذارد. او دور از آن بود که تنها به تحقیقات علمیاش مشغول باشد؛ زیرا وقتی برای فعالیتهای فراغتی مانند حضور در تئاتر و نواختن لودر زمان میگذاشت.
ایده کلیدی آخر:
تمرکز بیش از حد بر کیفیت
شرکت اپل به عنوان یک غول در صنعت فناوری مطرح است، اما پیشرفت آن همیشه به سرعت به سوی موفقیت پیش نرفت. در دهه 90، جدایی استیو جابز، یکی از بنیانگذاران، در سال 1985 سایهای بر آینده شرکت پراکند. با این حال، زمانی که او به عنوان مدیر عامل موقت در اواخر دهه 90 به شرکت بازگشت، اپل در آستانه فروپاشی بود، زیرا خط محصولات آن پراز محصولات غیرضروری بود و فروش آنها در حال افت و نزول بود. جابز به سرعت اقدام به انجام تغییرات جذری کرد، او خط محصولات را به چهار محصول کاهش داد و بر کیفیت بیشتر تأکید کرد. این تغییر استراتژیک با موفقیت بسیار زیادی همراه بود و اپل را از ضررهای عظیم به سودی 300 میلیون دلاری در یک سال تبدیل کرد.
بهرهوری آهسته که با رویکرد متمرکز و گامهای آرام مشخص میشود، محیطی ایدهآل برای پذیرش اصل سوم میباشد: علاقه بیش از حد به کیفیت. همانطور که در نهضت اپل مشاهده میشود، اولویت دادن به کیفیت میتواند منجر به افزایش سوددهی شود و یک چرخه خوشبختی ایجاد کند که اهمیت بهرهوری آهسته را تقویت میکند.
این نکات تنها بخشی از این کتاب بودند، برای مطالعه بیشتر از این نویسنده می توانید خلاصه ای از 8 ایده کلیدی کتاب مینیمالیسم دیجیتال و یا خلاصه ای از 4 ایده کلیدی کار عمیق را مطالعه کنید.
و ممنون برای وقتی که گذاشتید🌱
on کار آهسته (بهرهوری آهسته)