آموزش به سرعت در حال تغییر است. در دنیای پرشتاب امروزی، مدلی که در آن در جوانی فارغ التحصیل می شویم و برای یک شغل مادام العمر آماده می شویم، دیگر معتبر نیست.
فناوری در حال تغییر شکل دادن جهان به دنیایی است که آموزش مداوم، ارتقاء مهارت و مهارت مجدد در آن یک ضرورت است – و آموزش در حال تبدیل شدن به این مهم است. هوش مصنوعی (AI)، یادگیری آنلاین و فناوریهای موفقیتآمیز مانند واقعیت مجازی و واقعیت افزوده (AR/VR) نقش مهمی را ایفا میکنند. همه آنها در دهه آینده با روش مطالعه و یادگیری ما یکپارچه تر خواهند شد.
بنابراین، در اینجا نگاه من به آنچه که فکر می کنم روندهای غالب در آموزش و فناوری آموزشی (EdTech) تا سال 2035 خواهد بود. از نظر فناوری، بسیار متفاوت از امروز به نظر می رسد.
تا سال 2035، تمایز بین دنیای فیزیکی و دیجیتال به طور فزاینده ای مبهم خواهد شد، و این در آموزش و پرورش مانند همه جا صادق است. در حالی که من مطمئن هستم که بسیاری از کودکان و نوجوانان همچنان در مدارس آجری شرکت خواهند کرد، جایگزین هایی برای کسانی که نمی توانند، و همچنین برای بزرگسالان و یادگیرندگان مادام العمر به خوبی ایجاد می شوند.
فناوری واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بسیار بیشتر از امروز در دسترس خواهد بود، با دستگاههای سبک وزن و مقرون به صرفه که تعامل با معلمان و سایر دانشآموزان را برای هر کسی آسان میکند، گویی در یک اتاق هستند. کلاسها و پردیسهای مجازی بسیار فراگیر به این معنی است که ما میتوانیم در شبیهسازیهای پیچیده شرکت کنیم، در آزمایشهای علمی پیچیده شرکت کنیم یا تمدنهای باستانی را دست اول کشف کنیم.
بلوغ فناوریهایی که امروزه وجود دارند، دسترسی به آموزش را برای کسانی که به اندازه کافی خوش شانس نیستند که در مناطقی با مدارس و کالجهای خوب زندگی کنند، دموکراتیک میکند. با این حال، مربیان با چالش ایجاد تعادل در این امر با نگرانی هایی مانند افزایش انزوای اجتماعی و تأثیر طولانی شدن مدت زمان استفاده از صفحه نمایش بر ذهن های در حال رشد مواجه خواهند شد.
هوش مصنوعی آموزش (و هر چیز دیگر) را از بسیاری جهات تغییر خواهد داد، اما طی ده سال آینده، یکی از عمیقترین تأثیرات افزایش یادگیری شخصیسازی شده خواهد بود. با افزایش تعداد یادگیرندگان در هر دو کلاس درس سنتی (به ویژه در کشورهای در حال توسعه) و محیط های آنلاین، معلمان به ابزارهایی دسترسی خواهند داشت که توانایی ها را به دقت ارزیابی می کنند و بین سبک های یادگیری تمایز قائل می شوند تا برنامه های درسی فوق شخصی متناسب با نیازهای افراد ایجاد کنند.
پلتفرمهای آموزشی هوش مصنوعی امروزی به مربیان هوش مصنوعی انعطافپذیر تبدیل میشوند که قادر به درک حالات روانشناختی و الگوهای رفتاری برای تعیین بهترین استراتژیهای آموزشی و حتی ارائه حمایت عاطفی و تشویق خواهند بود. دانش آموزان به بینش های به دست آمده از داده های بیومتریک دسترسی خواهند داشت تا به آنها کمک کند بهترین زمان برای یادگیری و زمان استراحت را تشخیص دهند. گیمیفیکیشن تطبیقی، فراگیران را به چالش می کشد تا خود را با درگیر شدن پویا و ارزیابی آنها در طول فرآیند آموزش، بهبود بخشند، شاید به روال استرس زای انباشته شدن برای امتحانات پایان ترم پایان دهد.
شخصی سازی در این سطح پتانسیل کمک به یادگیری بهتر و دستیابی به نتایج آموزشی بهتر را دارد. با این حال، چالشهای بزرگی در مورد حریم خصوصی و پرسشهایی در مورد نقش معلمان انسانی وجود خواهد داشت، زیرا آنها نقش خود را از ارائهدهندگان اطلاعات به تسهیلکنندههای یادگیری تغییر میدهند. داده های مغرضانه می تواند منجر به ارزیابی نادرست یادگیرندگان شود و باید مراقب بود که اهمیت نظارت و راهنمایی انسانی نادیده گرفته نشود.
نوروتکنولوژی و یادگیری سریع – هک کردن مغز انسان برای یادگیری بهتر
اینجاست که همه چیز بسیار علمی تخیلی می شود. بنابراین، رابطهای مغز و کامپیوتر (BCI) امروزه در حال توسعه هستند – معروفترین نمونه آزمایشهای Neuralink ایلان ماسک است . نگران نباشید؛ احتمالاً همه ما نیازی به کاشت تراشه در سر خود نخواهیم داشت تا از مزایای آن بهره مند شویم، زیرا اشکال غیرتهاجمی BCI نیز مدتی است که در حال توسعه هستند.
اولین موارد استفاده در آموزش احتمالاً شامل کمک به دانشآموزان دارای معلولیت است که آنها را قادر میسازد دستگاهها را با افکار کنترل کنند. این باعث افزایش توانایی آنها در برقراری ارتباط و شرکت در فعالیت های یادگیری می شود.
در عرض ده سال، آنها همچنین می توانند برای درک بهتر فرآیندهای یادگیری مغز مورد استفاده قرار گیرند و به طور بالقوه توانایی ما را برای جذب، حفظ و یادآوری اطلاعات تسریع کنند. با نظارت بر بازخورد الکتریکی تولید شده توسط مغز، محققان بر این باورند که ممکن است توانایی ما برای یادگیری اطلاعات و حتی توسعه مهارت هایی مانند نواختن یک آلت موسیقی بهینه شود.
آیا واقعاً ظرف ده سال این جریان اصلی خواهد بود؟ خب، خیلی چیزها به نتیجه تحقیقاتی که امروز در حال انجام است بستگی دارد. و به همان اندازه مهم، به چگونگی پاسخگویی جامعه به سؤالات پیرامون پیامدهای اخلاقی و امنیتی توسعه فناوری که می تواند به معنای واقعی کلمه افکار ما را بخواند، برمی گردد!
یک عمر یادگیری
مفهوم “شغل برای زندگی” ممکن است برای نسل والدین ما عادی به نظر برسد، اما امروزه منسوخ شده است. دانشآموزانی که ده سال بعد فارغالتحصیل میشوند، دچار این توهم نمیشوند که به مهارتها و دانشهایی مجهز هستند که برای یک شغل مادامالعمر نیاز دارند. سرعت فزاینده تحول دیجیتال برای کسانی که خواهان مشاغل مفید هستند لازم است با مدلهای جدید آموزش مداوم و مستمر سازگار شوند. سیستمهای آموزشی برای حمایت از این امر وفق میدهند و دورههای بیشتری را ارائه میدهند که شامل آموزش در حین کار و فرصتهایی برای ارتقاء مهارت میشود.
در حال حاضر برای شرکتهای بزرگی مانند آمازون عادی شده است که برنامههای کارآموزی در سطح مدرک ارائه کنند ، و این امر با توجه به اینکه کارفرمایان به دنبال توسعه نیروی کار مجهز به مهارتهای مورد نیاز خود هستند، رایجتر خواهد شد. فرصت ها شامل یادگیری آنلاین، یادگیری مدولار و نوع یادگیری مجازی فراگیر است که در جای دیگر این مقاله مورد بحث قرار گرفته است. یادگیری میکرو و یادگیری نانو، آموزش را به صورت تکههای کوچک ارائه میدهند، که میتوانند بهموقع اجرا شوند تا نیازهای در حال تغییر صنایع و حرفهها را برآورده کنند. برای تأمین این امر، ارائه دهندگان آموزش خدمات اشتراکی را ارائه می دهند که به ما امکان می دهد مطابق با نیازهای شخصی خود وارد و خارج از مدرسه شویم. در حالی که همیشه نیاز به آموزش STEM وجود خواهد داشت، با مهارت روزافزون رایانه ها در وظایف فنی، یادگیری بیشتر بر مهارت های “نرم” انسان محور متمرکز خواهد شد که شانس ما را برای مرتبط ماندن در عصر هوش مصنوعی و اتوماسیون افزایش می دهد
on بزرگترین روند آموزشی 10 سال آینده