این روزها حتی اگر خودمان درگیر بازیهای کریپتویی نشده باشیم لاقل یکبار هم که شده اسم آنها را شنیدهایم یا از دوستان زیادی لینک دعوت دریافت کردهایم اما ماجرای این بازیهای به اصطلاح tap to earn بر بستر تلگرام که تبدیل به ترند شدهاند چیست و از کجا شروع شدهاند؟
برای شروع ابتدا باید به سراغ مفهوم ایردراپ در دنیای بلاکچین نگاهی بیندازیم. ایردراپ یک روش همیشگی و متداول برای جذب کاربر بیشتر برای پروژههای کریپتو محسوب میشود که میتواند بسته به اهداف تجاری آن پروژه شیوههای مختلفی نظیر پاداش دادن در ازای ضربه زدن و بازی کردن یا عضو کردن دیوایسی در شبکهی بلاکچین آنها باشد و تقریباً هیچ محدودیتی برای اینکه هر کمپانی چگونه ایردراپ خود را انجام میدهد وجود ندارد، اما آیا تمام ایردراپ ها روزی ارزش حقیقی پیدا میکنند و میتوانیم آنها را مانند رمزارزهای رایج خرید و فروش بکنیم؟ در اینجا باید گفت که متاسفانه درصد زیادی از این پروژهها هیچگاه آوردهی خاصی برای مخاطبین ندارند و با شکست روبرو میشوند اما تعداد غیر قابل انکاری نیز بودهاند که برای کاربران پاداش مالی همراه داشتهاند که شاید آخرین مورد مطرح آن پروژهی ناتکوین که بر روی شبکه TON راه اندازی شده بود اشاره کرد.
اما چه نکاتی در پروژههای موفق مشترک هستند و شاید با در نظر گرفتن آنها بتوانیم با ضریب خطای کمتری آیندهی یک ایردراپ را پیش بینی بکنیم؟
خوب شاید به عنوان اولین نکته ارائه دهنده و حامیان یک ایردراپ را بررسی کنیم زیرا طبیعی است که کمپانیهای مطرح علاقهای به از دست رفتن اعتبارشان و نارضایتی کاربران خود ندارند
درمورد پروژههای بر بستر تلگرام معمولاً بزرگترین اسمی که به چشم میاید TON یا همان رمز ارز رسمی تلگرام است که با رشد چشمگیر خود توانسته جایگاه خوبی در دنیای کریپتو کسب کند اما باید توجه داشت که TON همچنان به دنبال جذب کاربر بیشتر و شناساندن خود به خصوص برای کاربران خارج از تلگرام است و ممکن است در پروژههای زیادی که تعداد یوزر قابل قبولی دارند اقدام به سرمایه گذاری کند و این اجازه را به آنها بدهد تا از شبکهی TON استفاده کنند.
حالا که صحبت از تعداد یوزر به عمل آمد همینجا پارامتر بعدی ایردراپ های نتیجه بخش را بررسی میکنیم.یک اصل در دنیای دیجیتال غیر قابل تغییر است و آن هم رابطهی مستقیم بین تعداد یوزر بیشتر و خلق ارزش بالاتر برای توسعه دهندگان است،طبیعتا هر پروژهای که نام مطرح تری را در اختیار داشته باشد خود به خود صاحب یک ارزش مادی برای برندی که از آن استفاده میکند میشود اما سوال اساسی اینجاست که توسعه دهندگان تا چه حد حاضر به تقسیم کردن این ارزش با کاربرانشان را دارند و چگونه میخواهند از آن استفاده بکنند.
در آخر این مقاله نیز به نکات امنیتی و حریم خصوصی که در استفاده از این بازیهای تلگرامی باید در نظر بگیریم میپردازیم. اول از هرچیزی به یاد داشته باشید که اصل اساسی توسعه دهندگان این پلتفرمها برای کاربران عدم تعهد در برابر دستاوردهای مالی است و اینکه یک پروژه موفق به گرفتن ارزش حقیقی میشود یا خیر تا زمانی که نتیجهی آن مشخص نشود غیر قابل پیش بینی است،اما باید متوجه باشیم که شاید اولین و اصلی ترین ضرری که در صورت نتیجه نگرفتن برای کاربران پدید می آید از دست دادن زمان و اتلاف وقت است.
نکتهی دیگر اینکه برای عضویت در هیچ پروژهای هزینهی مالی نباید پرداخت شود و تمامی ایردراپ های کنونی صرفا یک بازی و پلتفرم رایگان برای استفاده هستند،پس از هر آگهی یا تبلیغاتی مبنی بر پرداخت هزینه برای عضویت در شبکهای دوری کنید و آن را به مراجع قانونی اطلاع دهید.
در آخر بحث حریم خصوصی و امنیت این برنامهها مطرح است که تا به اینجا در سیاستها و قوانین پروژههای مطرح مانند همستر نکتهی خاص و قابل توجهی وجود ندارد اما همین امر نیز مستلزم گذشت زمان و بررسی بیشتر است
تنها مسئلهی مهم این است که اگر در فضای مجازی به صورت ناشناس فعالیت میکنید و یا نمیخواهید کسی به آیدی و یوزر شما در تلگرام دسترسی پیدا کند هیچگاه لینک دعوت مختص به خودتان را در فضای عمومی منتشر نکنید زیرا از این طریق اطلاعات گفته شده قابل رهگیری و مشاهده هستند در تصویر نیز یک اکانت نا امن توییتری را میبینید که با تقاضای قرار دادن لینک دعوت از کاربران احتمالا قصد جمع آوری یک مجموعه دیتا از یوزر آیدی کاربران ناشناس توییتری را دارد.
برعلیه فراموشی تقدیم به مهندس یوسف قبادی و کاربر سگارو که فقط برای دسترسی تمام مردم به اینترنت آزاد تلاش میکردند
on همستر، غول چراغ جادو یا یک بازی معمولی؟