امروز در رابطه با کتاب گفتوگوهای حیاتی (Crucial Conversations) اثری از کری پترسون (Kerry Patterson)، جوزف گرنی (Joseph Grenny)، ران مکمیلان (Ron McMillan) و آل سوئیتزلر (Al Switzler) خلاصه ای از 8 ایده کلیدی این کتاب صحبت می کنیم.
( زمان مطالعه بین 7 تا 10 دقیقه)
خلاصه کوتاه:
کتاب Crucial Conversations راهنمایی است برای مدیریت گفتوگوهای حساس و مهم بدون حالت تدافعی یا افزایش تنش. این کتاب ابزارهای کاربردی برای حفظ آرامش، خوب گوش دادن و متقاعدکننده صحبت کردن ارائه میدهد.
ایده کلیدی اول:
گفتوگوهای حیاتی واکنشی بیشازحد احساسی و غیرمنطقی را برمیانگیزند.
آیا تا به حال تلاش کردهاید با شریک زندگیتان صحبت کنید و متوجه شدهاید که در واقع در حال جر و بحث هستید؟ احتمالاً بله! اینها اغلب گفتوگوهای حیاتی هستند که با تنش بالا و احساسات شدید مشخص میشوند. ناتوانی در مدیریت مؤثر آنها میتواند ما را دچار مشکل کند.
از یک طرف، فکر کردن منطقی هنگام مواجهه با چنین گفتوگوهایی دشوار است. بخشی از این موضوع به دلیل ترشح آدرنالین است که هنگام شدت گرفتن احساسات برای تقویت حواس آزاد میشود. بدن نمیتواند بین یک بحث داغ و خطر واقعی تفاوت قائل شود، بنابراین خود را برای واکنش سریع به شکل جنگ یا گریز آماده میکند. اما این تصمیمگیری لحظهای به بهای از دست دادن تفکر روشن و منطقی تمام میشود.
این مشکل با این واقعیت تشدید میشود که گفتوگوهای مهم معمولاً بهطور ناگهانی پیش میآیند، بدون اینکه زمانی برای آمادهسازی داشته باشید. تصور کنید، بهعنوان مثال، شریک زندگیتان به شما بگوید که میخواهد رابطه را تمام کند. احتمالاً اصلاً انتظار چنین چیزی را نداشتهاید و واکنش شما کاملاً خودجوش خواهد بود. بهجای اینکه بهطور منطقی درباره مزایا و معایب جدایی صحبت کنید، غرایز شما فعال میشوند و گفتوگو به یک بحث پرتنش و داد و فریاد تبدیل میشود.
دلایل زیادی برای تسلط بر گفتوگوهای حیاتی وجود دارد، زیرا کسانی که این مهارت را فرا میگیرند، میتوانند در زندگی شخصی و حرفهای خود بهتر عمل کنند. بهعنوان مثال، طبق نظرسنجی از بیش از ۲۰,۰۰۰ نفر در شرکتهای مختلف، افرادی که در گفتوگوهای حیاتی مهارت دارند، بهتر میتوانند با چالشها روبهرو شوند و اغلب به رهبران فکری در سازمانهای خود تبدیل میشوند.
علاوه بر این، زوجهایی که میتوانند اینگونه گفتوگوها را مدیریت کنند، احتمال بیشتری برای ماندن با یکدیگر دارند. در واقع، آنها میتوانند شانس جدایی خود را تا ۵۰ درصد کاهش دهند!
ایده کلیدی دوم:
بهترین راهحلها تنها زمانی به وجود میآیند که افراد در گفتوگوهای حیاتی بهطور آزادانه اطلاعات را به اشتراک بگذارند.
زمانی که احساس میکنیم به یک موضوع جنجالی در یک گفتوگوی حیاتی نزدیک میشویم، اغلب از به اشتراک گذاشتن ایدهها یا انتقادات خود میترسیم چون نمیخواهیم احساسات طرف مقابل را جریحهدار کنیم. همانطور که خواهیم دید، این کاملاً اشتباه است.
از آنجا که یک گفتوگوی موفق به مشارکت کنندگان بستگی دارد که اطلاعات را فراهم کرده و دانش خود را به اشتراک بگذارند، به اشتراک گذاشتن اطلاعات در واقع به تصمیمگیریهای هوشمندانهتر منجر میشود. حتی هوشمندترین افراد نیز زمانی که تمام اطلاعات لازم در دسترسشان نباشد، بیشتر در معرض اشتباه قرار میگیرند.
ایده کلیدی سوم:
در یک گفتوگوی حیاتی، بر اهداف خود متمرکز بمانید تا از احساسات بیشازحد جلوگیری کنید.
درباره آخرین باری که کسی به شدت ایدههای شما را نقد کرد فکر کنید. آیا با آرامش انتقاد آنها را پذیرفتید و برای پیدا کردن راهحلی تلاش کردید؟ بعید است! شاید حتی عصبانی شدید و از اتاق بیرون رفتید. با این حال، این بهترین روش برای پایان دادن به یک گفتوگو نیست؛ چه کاری میتوانستید متفاوت انجام دهید؟
هرگاه با ایدههای مخالف “مورد حمله” قرار میگیرید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که لحظهای به اهداف خود توجه کنید؛ اگر عصبانی شوید، احتمالاً گفتوگوی شما به راهحلی نخواهد رسید.
ایده کلیدی چهارم:
افراد در گفتوگوهایی که احساس امنیت نمیکنند، بیشتر احتمال دارد که رفتار تهاجمی از خود نشان دهند.
یک گفتوگوی منطقی درباره حتی پیشپاافتادهترین موضوعات میتواند به سرعت به یک بحث داغ تبدیل شود و دیگر هیچکاری نمیتواند آن را نجات دهد، چه بگویید و چه انجام دهید. چگونه این اتفاق میافتد؟
اغلب این موضوع به جو گفتگو بستگی دارد: زمانی که فضا امن باشد، یعنی وقتی افراد احساس نکنند که در معرض حمله قرار دارند، میتوانند در مورد هر چیزی صحبت کنند، از جمله مسائل انتقادی یا بسیار جنجالی.
ایده کلیدی پنجم:
گفتوگوهای امن را با این اطمینان ایجاد کنید که افراد احساس کنند شما به آنها و منافعشان احترام میگذارید.
ما دیدهایم که چگونه یک گفتوگوی منطقی میتواند به سرعت منحرف شود وقتی افراد احساس تهدید کنند. پس چه اقداماتی میتوانیم انجام دهیم تا جو یک گفتوگو را امن نگه داریم؟
جو امن بستگی به دو شرط اصلی دارد: احساس احترام متقابل و داشتن هدف مشترک.
ایده کلیدی ششم:
احساسات خود را مدیریت کنید با اطمینان از اینکه ابتدا حقایق را درست درک کردهاید، قبل از اینکه آنها را تفسیر کنید.
مطمئناً قبلاً این تجربه را داشتهاید: در حال انجام یک گفتوگوی عادی هستید که ناگهان یک کلمه نامناسب از فردی خاص در موقعیتی خاص باعث میشود کنترل خود را از دست بدهید حتی اگر او هیچگاه قصد نداشته باشد شما را عصبانی کند.
واکنشهایی از این دست نتیجه تفسیر نادرست از وضعیت است، زمانی که آنچه فکر میکنید با واقعیت مطابقت ندارد. برای رسیدن به یک راهحل، باید بیاموزید که چگونه از این مانع عبور کنید.
ایده کلیدی هفتم:
دیگران را در یک گفتوگو با ایجاد فضایی که در آن احساس کنند نظراتشان ارزشمند است، ایمن کنید.
تصور کنید که شما والدین هستید و دختر نوجوانتان با یک بایکر اسکینهید قرار میگذارد. شما واقعاً میخواهید این موضوع را با او در میان بگذارید، اما هر بار که این کار را میکنید، او عصبانی میشود و شما را متهم میکند که میخواهید زندگیاش را کنترل کنید. پس چه کاری میتوانید انجام دهید تا او به صحبت کردن با شما تمایل پیدا کند؟
همانطور که قبلاً آموختهایم، بهترین راه برای ترغیب افراد به مشارکت در یک گفتوگو این است که به آنها کمک کنید احساس امنیت کنند. شما اغلب میتوانید این را با ایجاد فضایی به دست آورید که در آن احساس کنند نظراتشان اهمیت دارد.
ایده کلیدی آخر:
یک روش مناسب برای تصمیمگیری و تقسیم مسئولیتها را انتخاب کنید تا گفتوگو به عمل تبدیل شود.
پس از دنبال کردن نکات مطرحشده در این بخشها، متوجه میشوید که گفتوگوهای شما آرام و منطقی شده و همه احساس امنیت و ارزشمندی میکنند. اما فقط این کافی نیست که بهترین راهحل را پیدا کنید یا تصمیمی که میگیرید بهطور مؤثر اجرا شود. مرحله نهایی در مدیریت گفتوگوهای حیاتی، حل و فصل آنهاست.
بهترین راه برای اطمینان از دستیابی به راهحل بهینه در یک گفتوگو این است که بدانید چه کسی باید قدرت تصمیمگیری در تیم را داشته باشد و این تصمیم بر چه کسانی تأثیر میگذارد.
این فقط خلاصه ای از این کتاب بود؛
ممنون برای وقتی که گذاشتید🌱
on کتاب گفتوگوهای حیاتی ( Crucial Conversations )